به گزارش گروه آنلاین روزنامه انجمن دیجیتال مارکتینگ، محسن جلالپور اخیراً در کانال تلگرامیاش از تله «هزینه غرقشده» نوشت و ویژگی افرادی را گفت که تمایل دارند بر تصمیمهای غلط و سرمایهگذاریهای اشتباه خود پافشاری کنند و حتی وقتی مشخص میشود تصمیمی که گرفتهاند یا پروژهای که روی آن کار میکنند از اساس اشتباه است، باز هم ادامه میدهند.
آقای جلالپور نوشت: «در دنیای کسبوکار، مثالهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد گرفتار شدن در تله هزینههای غرقشده چه زیانهای هنگفتی به دنبال دارد.
معروفترین مثال، «خطای کنکورد» است که به تصمیم اشتباه دولتهای بریتانیا و فرانسه برای ساخت یک هواپیمای غولپیکر به نام «کنکورد» اشاره دارد.
حتی پس از آنکه مشخص شد دیگر توجیهی اقتصادی برای این پروژه وجود ندارد، دو کشور به سرمایهگذاری برای توسعه هواپیمای کنکورد ادامه دادند. سیاستمداران درگیر این پروژه، نمیخواستند با شرم متوقف کردن کار و اعتراف به اینکه پولی که خرج شده به یک وسیله نقلیه کارآمد منجر نمیشود، کنار بیایند. به این خطا، خطای کنکورد (Concorde Fallacy) میگویند.
«خطای کنکورد» چنانکه رئیس پیشین اتاق ایران به آن اشاره دارد، به رفتار لجوجانهای در انسانها اشاره میکند که همان پافشاری بر تکرار یک اشتباه در سیاست، تجارت و حتی تصمیمهای روزمره است.
این در حالی است که گاهی اصرار بر اجرای تصمیمهای اشتباه هزینه بیشتری نسبت به رها کردن آن تصمیم دارد.
استارتآپها و شرکتهای نوآور از جمله کسبوکارهایی هستند که میتوانند در دام خطای کنکورد گرفتار شوند.
گاهی محصول یا خدمات ارائهشده در یک استارتآپ میتواند بسیار ناقص یا زیانده باشد، و صاحبان استارتآپها سعی میکنند به جای اینکه همه چیز را از نو شروع کنند، شرایط را با محصول یا خدمات معیوب خود سازگار کنند.
دولتها حتی بیشتر از بنگاهها و آدمها در معرض ارتکاب خطای هزینه غرقشده هستند چون سیاستمداران همیشه برای اصرار بر خطا بهانه دارند.
به این ترتیب به راحتی میتوانیم دریابیم که چرا مقادیر سرسامآوری پول، زمان و انرژی در برنامههای بیهوده دولتها به هدر میرود.
از آنجا که دولت از پول مالیاتدهندگان برای پروژهها استفاده میکند پافشاری سیاستمداران بر خطای هزینه غرقشده، بر زندگی تکتک ما تاثیر منفی میگذارد.
همه ما در زندگی شخصی و اداری خود بارها بر خطای هزینههای غرقشده تاکید کردهایم. بهطور مثال پس از آنکه مسیری را اشتباه رفتهایم، با خود میگوییم «حالا که تا اینجا آمدهایم، بهتر است دیگر برنگردیم».
در عرصه بنگاهی هم میتوانیم از شرکت نوکیا یاد کنیم که تغییرات سریع تکنولوژیک را نادیده گرفت و نابود شد. چون حاضر نشد هزینه هنگفتی را که صرف تکنولوژی قدیمی کرده بود، کنار بگذارد.
نکته این است؛ رها کردن پروژهای که قرار است زیان بیشتری تحمیل کند، کاملاً درست و عقلانی است، چنانکه در پند و اندرزهای عامیانه هم تاکید شده است که «جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید، منفعت است».
از آنجا که وضعیت اقتصادی-اجتماعی حاصل از سوءمدیریت و تحریم در ایران شرایط خاصی را ایجاد کرده، علاوه بر اقتصاد سنتی، شرکتهای نوآور هم تحت فشار هستند.
فشارهای اقتصادی و اجتماعی مانند تورم، رکود، وضعیت ارز، وضعیت مالیاتی، وضع قوانین دستوپاگیر، تعارض منافع میان نهادهای مختلف، کاسبان تحریم و کاسبان وضعیت ناشی از دور ماندن ایران از تکنولوژی، باعث شدند که دایره تله کنکورد برای صاحبان کسبوکارهای ایرانی بزرگتر از حد معمول باشد.
در محیط اقتصادی ناپایدار ایران، استارتآپها تحت فشارهستند تا بهسرعت به سوددهی برسند و این فشار میتواند باعث شود که آنها به جای تمرکز بر رشد پایدار، به دنبال راههای سریع برای کسب درآمد باشند.
در جامعهای که موفقیت مادی بسیار ارزشمند محسوب میشود، شکست در کسبوکار میتواند باعث ایجاد فشار روانی زیادی شود و بنیانگذاران را به ادامه دادن پروژههایی که دیگر آیندهای ندارند، سوق دهد.
یکی دیگر از بزرگترین دلایل برای ادامه دادن در شرایط شکست، محدودیتهای سرمایهگذاری در ایران است. دشواری جذب سرمایه در ایران باعث میشود کسبوکارها نخواهند از موقعیت خود خارج شوند.
سرنوشت استارتآپها و شرکتهای نوآور پس از شکست، میتواند بسته به عوامل مختلفی، از جمله صنعت، اندازه شرکت، میزان سرمایهگذاری و دلایل شکست، بسیار متنوع باشد.
اگر شکست شرکتهای نوآور و استارتآپها به دلیل مشکلات فنی یا مدیریتی باشد، احتمال موفقیت در آینده کمتر است؛ اما اگر شکست به دلیل تغییر شرایط بازار یا رقابت شدید باشد، ممکن است فرصتهای جدیدی برای رشد ایجاد شود.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۹